87/3/3
2:53 ص
وقتی از آدم می پرسن حالت چطوره ، یک جواب بیشتر وجود نداره : خوبم.
"خوبم" یعنی : هنوز قدرت تحمل دارم.
خوبم یعنی با این که : از محیط کارم متنفرم، از هوای آلوده ی شهرم متنفرم ، از ترافیک طاقت فرسای خیابون ها متنفرم، از چهره ها و نگاه های پلید بعضی از آدما که حتی از ترافیک هم غیر قابل تحمل تر می شه متنفرم ، از آدم هایی که هر وقت می بیننت جمله شون رو با با یک "چ" نحس شروع می کنن(مثلا چقدر رنگت زرد شده ! چرا چیزی نمی خوری؟چرا ساکتی؟چرا تو مود نیستی؟) و فقط هم می پرسند و کمکی که نمی کنند هیچ تازه نمک هم روی زخمت می پاشند، متنفرم ، از زن وراج جیغ جیغوی بغل دستم توی تاکسی که داره با موبایلش حرف می زنه و از صدای کشدارِ منشی مطب دندون پزشکی متنفرم ، از لبخندهای اجباری که مجبورم بزنم تا اجتماعی و خوش مشرب به نظر بیایم متنفرم ، ولی هنوز می تونم تحمل کنم وهنوز قادرم بعد از هفت هشت ساعت خواب، برم تا دوباره و ده باره با همین چیزها روبه رو بشم.
خوبم یعنی : هنوز می تونم لابه لای روزمرگی هام در طول یک بیست و چهار ساعت، چهار دقیقه با یکی حرف بزنم یا دست کم بهش فکر کنم .یکی که روی اعصابم بالانس قوس نمی زنه واز خرک ِ کمرم کولی نمی گیره، نمی خواد با مهمون کردنم به صرف لیس زدن به یک آبنبات چوبی و سق زدن فلافل دویست تومنی و هورت کشیدن ساندیس ِ پرتقالی (که حتما هم باید از ته باز بشه ) مخمو بزنه ، ادای "عباس کیارستمی" یا "آلن د لن "– با دوبله خسروشاهی البته- رو در نمیاره ، نمی خواد هی چاخان کنه که مثلا با "توکا نیستانی" و" اردشیر رستمی" رفیق ِ شش دانگه ، راجع به مایع ماکارونی و روغن موتور ِ کاسترول مثل تحلیل های تاریخی" خسرو معتضد "حرف نمی زنه ، وقتی در ِ مترو باز می شه با یه تفنگ ِ شکاری به هر کسی که جلوشه شلیک نمی کنه تا زودتر پیاده بشه ،وقتی صحبت از فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی می شه فکر نمی کنه این اسم ِ یکی از دوبیتی های" بابا طاهر عریانه" ، دستشو توی دماغش نمی کنه یا وقتی با آدم حرف می زنه همش با گوشه ی روسری ِ آدم ور نمی ره و خلاصه...
خوبم یعنی : هنوز قدرت تحمل دارم وقتی ساعت دوازده شب همسایه م به صرافت می افته که قبل از خواب زنشو کتک بزنه یا شش صبح با صدای بلند به شریکش پای تلفن فحش های رکیک و زشت بده شونه م رو بالا بندازم ، لبخند تلخی بزنم و بگم : خب...همینه دیگه!
یعنی هنوز می تونم بی خیال شم وقتی طرفم جواب یک اس.ام.اس ناقابل رو دو ساعت و چهل و پنج دقیقه بعد می ده و جواب ِ اعتراضمو به دیر جواب دادنش چهل و هشت ساعت بعد...
به هر حال... تا "ریچارد براتیگان" هست و من می تونم در رویای بابل ِ اون غرق بشم دنیا بی نظیر و فوق العاده ست و به خداوندی خدا که باز هم می ارزه که بیدار شم و زندگی کنم!